تاریخچه
سن پترزبورگ در سال ۱۷۰۳ توسط پتر کبیر ساخته شد و در سال ۱۷۱۲ تا ۱۹۱۸ پایتخت امپراطوری روسیه بود. این شهر جادویی غربی ترین شهر روسیه به شمار می آید، از این رو در بین مردم به عنوان پنجره ای رو به غرب مشهور است.
سن پترزبورگ در طی سه قرن گذشته ایفاگر نقشی حیاتی در تشکیل سه دوره اصلی و قدرتمند در ساختار تاریخ روسیه یعنی غرب گرایی، صنعتی سازی و انقلاب بوده.
در سال ۱۹۲۴ و اوایل جنگ جهانی یکم زمانی که روسیه در برابر آلمان می جنگید نام پتروگراد با هدف دور بودن از نام های آلمانی بر این شهر گذارده شد. در سال ۱۹۲۴ بعد از مرگ ولادیمیر لنین (Vladimir Lenin) این شهر به نام لنینگراد خوانده می شد تا اینکه در سال ۱۹۹۱ همزمان با سقوط اتحاد جماهیر شوروی دوباره آن را سن پترزبورگ نامیدند و به نام پیشینش بازگشت.
از اوایل قرن بیست و یکم سن پترزبورگ با جمعیتی بالغ بر ۴.۸ میلیون نفر بعد از مسکو دومین شهر بزرگ روسیه و بعد از مسکو، لندن و برلین پرجمعیت ترین و بزرگترین شهر اروپا به شمار می رود. شهری جادویی که از آن به عنوان دومین مرکز مهم صنعتی روسیه یاد می شود و قطب مهم کشور در زمینه صنایع سنگین، تحقیقات و توسعه، تولیدات صنعتی نظامی و پایگاه های نظامی و آموزشی به شمار می رود.
می توان از سن پترزبورگ به عنوان محبوب ترین مقصد توریستی در طی ماه های مه و ژوئن نام برد، روزهایی که این شهر نظاره گر پدیده افسانه ای شب های سفید است. در اوایل تابستان به علت طولانی شدن زمان تابش آفتاب سن پترزبورگ در تاریکی شب فرو نمی رود و تمام مدت شبانه روز هوا یا روشن است یا حالت گرگ و میش صبحگاهی دارد. در طی شب های سفید خورشید هیچ وقت غروب نمی کند.
در سال ۱۷۰۳ همزمان با تصرف یک دژ در محل اتصال رودخانه نوا و خلیج فنلاند از سمت سوئد توسط پتر بزرگ، وی تصمیم به ساخت یک شهر بزرگ در این سرزمین گرفت، شهری که روسیه را به اروپای غربی متصل می ساخت و از بندرگاه بالتیک محافظت می نمود. برای ساخت این شهر هزاران اسرای جنگی سوئدی، رعیت ها و کارگران روسی به خدمت گرفته شدند، شهری با کانال ها و قصرهای متعدد.
با شیوع مالاریا در این شهر بیش از ده ها هزار نفر جان باختند، قربانیانی که اجسادشان به مناطق در حال ساخت و ساز منتقل گردیدند. با به وقوع پیوستن این حادثه و اتفاقات سن پترزبورگ به شهر ساخته شده بر روی اجساد و استخوان ها معروف شد. این منطقه بارها و بارها در سال های ۱۷۷۷، ۱۸۲۴، ۱۹۲۴ و ۱۹۵۵ مورد هجوم بلاها و غارت ها متعددی قرار گرفت.
امپراتریس الیزابت، دختر پتر کبیر راه پدر خود را ادامه داد و از مجرب ترین معمارین اروپایی نظیر فرانچسکو بارتولومئو راسترلی (Bartolomeo Rastrelli) برای خلق ساختارهای ماندگار باروکی نظیر کاخ زمستان، موسسه اسمولنی (Smolny Institute) و کاخ های تزارسکویه سیلو palaces of Tsarskoe Selo)) کمک خواست. بعد از آن کاترین دوم اقدام به خرید نقاشی ها و آثار هنری بسیار با ارزشی کرد، آثاری که امروزه هسته های اصلی موزه ارمیتاژ به شمار می آیند. از دیگر اقدامات بسیار مهم کاترین کبیر می توان به تاسیس آکادمی هنر روسیه اشاره کرد.
در دوران امپریالیست سیاستمداران برجسته، روشنفکران و شخصیت های فرهنگی با نهادهای بلند پایه در سن پترزبورگ به منظور ایجاد وقایعی که به شدت بر زندگی هر فرد روسی تاثیر داشت، با یکدیگر متحد شدند.
در سال ۱۸۲۵ قیام دیسمبرین (Decembrist) در میدان سنا (Senate) یا دیسمبرین امروزی به وقوع پیوست. در ژانویه سال ۱۹۰۵ کشیش گئورگی گاپون (Father Gapon) رهبری راه پیمایی صلح آمیز کارگران و خانواده هایشان به مقصد کاخ زمستانی جهت مطرح کردن تقاضاهایشان به تزار را بر عهده داشت. اما این راه پیمایی نتیجه ای جز یک کشتار جمعی در پی نداشت تا جاییکه در تاریخ از این روز به عنوان یکشنبه خونین یاد می شود. پس از این حادثه کارگران سن پترزبورگ به شدن ستیزه جو شدند. البته دلیل این اعتراصات هم پیشرفت صنعتی روسیه و تقاضای بالای کار اجباری بود، مسائلی که کارگران را به زندگی و کار در شرایطی بسیار سخت وادار می نمود.
در اواخر قرن بیستم سن پترزبورگ بعد از لندن، پاریس، وین و برلین در زمره پنجمین کلان شهر اروپا قرار داشت و از آن به عنوان نماینده جدید امپراطوری روسیه در قدرت های نظامی و صنعتی یاد می شد. اما با صنعتی شدن روسیه و ظهور یک جنبش انقلابی پر رنگ سن پترزبورگ به مهد انقلابی روسیه تبدیل شد.
با شروع جنگ جهانی اول در اوت سال ۱۹۱۴ نیکولاس دوم نام پایتخت را به پتروگراد تغییر داد. در ابتدای جنگ خیابان های پتروگراد توسط جوانان داوطلب انجام خدمات نظامی پرشدند. اما با توجه به افزایش زیان های اقتصادی در این شهر، پتروگراد به مرکز تمایلات ضدتزاری تبدیل گشت. شورای نمایندگان کارگران و سربازان پتروگراد در سال ۱۹۱۷ تاسیس شد و در سال ۱۹۰۵ بیشترین فعالیتش را داشت. در ماه مارس سال ۱۹۱۷ زخمی شدن کارگران و طغیان کردن سربازان باعث ناکامی و استعفا نیکلاس دوم شد. با برکناری نیکلاس یک دولت موقت دیگری روی کار آمد که به طور مداوم در حال مبارزه با شورای پتروگراد برای کنترل شهر بود. در طول روزهای ماه ژوئیه شوروی ها موفق به کسب قدرت شدند و در هفتم نوامبر اعضای ارتش سرخ تروتسکی (Trotsky’s Red Guards) به کاخ زمستانی یورش آوردند و دولت موقت فرار کرد. برای هفتاد و چهار سال آینده روسیه تحت فرماندهی کمونیست ها بود. در سال ۱۹۲۴ پس از مرگ لنین نام پتروگراد به لنینگراد تغییر یافت. در طی جنگ جهانی دوم لنینگراد متحمل صدمات و آسیب هایی جدی شد. آلمانی ها برای مدت ۹۰۰ روز شهر را محاصره کردند و بین ۷۰۰ هزار نفر تا ۱ میلیون شهروند به دلیل حملات و گرسنگی جان خود را از دست دادند. گرچه نازی ها هرگز به شهر وارد نشدند اما بسیاری از کاخ های اطراف از جمله پتروهوف و کاخ کاترین را غارت کردند و سوزاندند. در دوران بعد از استالین، لنینگراد مرکز مهم اقتصادی و فکری روسیه به شمار می رفت. می توان نام گریگوری رومانف را در کنار نام کیروف در تاریخ روسیه آورد، یکی از رهبران مشهور سیاسی و اولین دبیر مجلس حزب لنینگراد در طی سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۳. رومانف در پیشرفت و توسعه انجمن های تولیدی و علمی بسیار موثر بود و نقش به سزایی در گسترش تاسیسات علمی و پیوند بخش های تحقیقاتی و تولیدی را ایفا کرد.
گرچه رومانف از اصلاحات میخائیل گورباچف (Mikhail Gorbachev) اجتناب کرد اما دیگر رهبران لنینگراد این تغییرات را پذیرفتند. آناتولی سابچاک (Anatoly Sobchak) در بین سال های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ به عنوان اولین شهردار شهر انتخاب شد. یکی از شخصیت های اصلی جنبش دموکراتیک روسیه که بعد از شکست کودتا، نام لنینگراد را مجدداً به سن پترزبورگ تغییر داد.
می توان از سن پترزبورگ به عنوان پایتخت فرهنگی روسیه نام برد، شهری که مهد پرورش بزرگانی در عرصه های مختلف نظیر نیکولای گوگول (Nikolai Gogol)، الکساندر پوشکین ((Alexander Pushkin، مارک شاگال (Marc Chagall)، ایلیا رپین (Ilya Repin)، آنا آخماتووا (Anna Akhmatova)، پیوتر ایلیچ چایکوفکسکی (Peter Tchaikovsky) و دمیتری شوستاکوویچ (Dmitry Shoshtakovich) می باشد. بسیاری از جاذبه های معروف جهان نظیر موزه ارمیتاژ، موزه روسی، کاخ زمستانی رومانف، کلیساهای ارتودوکس، کلیسای سنت ایزاک، قلعه پیتر و پل در این شهر به چشم می خورد.